فهرست مطالب
هنگام انتخاب جرثقیلهای سقفی روکار و زیرکار، تصمیمگیری بین سیستم روکار یا زیرکار میتواند به طور قابل توجهی بر کارایی عملیاتی و طرح تأسیسات شما تأثیر بگذارد. در حالی که هر دو نوع عملکردهای بالابری مشابهی را انجام میدهند، در سه زمینه کلیدی تفاوت زیادی دارند: روش اجرا، پیکربندی سیستم پشتیبانی (مانند استفاده از ستونها) و استفاده از فضا. در این مقاله، نگاهی دقیقتر به این تفاوتها خواهیم داشت تا به شما کمک کنیم تا تعیین کنید کدام نوع جرثقیل به بهترین وجه با شرایط کاری و ساختار ساختمان شما مطابقت دارد، بنابراین میتوانید هوشمندانهترین انتخاب را برای عملیات خود انجام دهید.
کل جرثقیل جرثقیلهای روکار در بالای تیرک باند نصب شده است و چرخ روکار روی ریل فولادی که روی تیرک قرار گرفته است، حرکت میکند. این سازه معمولاً از پیچ و مهره قلابدار یا گیرههای جوشکاری برای محکم کردن ریل به سطح تیرک استفاده میکند و سپس قاب جرثقیل روکار روی ریل قرار میگیرد. از آنجا که سیستمهای جرثقیل روکار در بالای تیرک حرکت میکنند، سیستم جرثقیل روکار الزامات بالاتری برای ظرفیت حمل سازه کارخانه دارد. با این حال، جرثقیل پل روکار میتواند ارتفاع بالابری بالاتر و ظرفیت حمل قویتری را نیز فراهم کند. جرثقیلهای روکار معمولاً در کارخانههای سازههای فلزی یا سازههای بتنی استفاده میشوند که ریل سطح بالا از محل پشتیبانی میکند.
در مقابل، زیر جرثقیلهای سقفی در حال حرکت جرثقیل سقفی روی فلنج پایینی یا سطح زیرین تیر باند فرودگاه معلق است و از طریق یک مجموعه چرخ در زیر تیر حرکت میکند. بزرگترین مزیت آن این است که وابستگی کمتری به سازه ساختمان دارد، به خصوص برای محیطهای کارخانهای با فضای کم یا نامناسب برای نصب ریل مناسب است. جرثقیلهای سقفی زیرکار معمولاً برای بارهای متوسط و سبک مناسب هستند و وزن بالابری مجاز آنها عمدتاً در حدود 10 تن است.
یکی از مهمترین تفاوتهای بین جرثقیلهای سقفی روکار و زیرکار در نحوه پشتیبانی آنها نهفته است.
یک جرثقیل سقفی روباز به یک سیستم باند اختصاصی به اندازه کافی قوی نیاز دارد تا بتواند کل جرثقیل و وزن بار را تحمل کند. اگر ساختمان در ابتدا برای تحمل این بار از طریق دیوارها یا سقف خود طراحی نشده باشد، باید ستونهای اضافی نصب شده در کف و تیرهای باند برای تحمل نیروهای عملیاتی جرثقیل نصب شوند. در حالی که جرثقیلهای روباز ارتفاع بالابری و ظرفیت بار بسیار خوبی را ارائه میدهند، نیاز به سازههای پشتیبانی اضافی میتواند به طور قابل توجهی بر فضای کف موجود تأثیر بگذارد، پیچیدگی نصب را ایجاد کند و هزینههای کلی پروژه را افزایش دهد.
در مقابل، یک جرثقیل سقفی زیرکار (که جرثقیل معلق نیز نامیده میشود) مستقیماً از سقف یا سازه سقف موجود آویزان میشود. از آنجا که به ستونهای نصب شده در کف نیاز ندارد، فضای ارزشمندی از زمین را برای تجهیزات، خطوط تولید و حرکت پرسنل حفظ میکند. این امر جرثقیلهای زیرکار را به ویژه برای تأسیساتی که فضای خالی کف در اولویت است، مانند کارگاههایی با چیدمان تجهیزات متراکم یا انبارهایی با تردد زیاد، جذاب میکند.
هنگام تصمیمگیری بین این دو، درک ظرفیت تحمل بار ساختمان موجود بسیار مهم است. اگر سازه سقف بتواند جرثقیل را تحمل کند، سیستم زیر سقف اغلب راهحل کارآمدتر و مقرونبهصرفهتری ارائه میدهد. با این حال، اگر حداکثر ارتفاع بالابری و قابلیت توسعه در آینده از اولویتهای اصلی باشند و از دست دادن فضای کف قابل قبول باشد، ممکن است یک جرثقیل سقفی انتخاب بهتری باشد.
جرثقیلهای سقفی به یک سیستم پشتیبانی نیاز دارند که معمولاً شامل ستونهای ساختمان و تیرهای باند است. اگر تأسیسات در ابتدا با باندهای جرثقیل سنگین طراحی نشده باشد، نصب ستونهای پشتیبانی اضافی نصب شده در کف ضروری میشود. این ستونها بخشی از مساحت کف را اشغال میکنند که میتواند انعطافپذیری عملیاتی را کاهش دهد، به خصوص در کارگاههای شلوغ که فضا برای چیدمان تجهیزات، ذخیرهسازی مواد یا جریان ترافیک بسیار مهم است.
در مقابل، جرثقیل پل زیرگذر مستقیماً از سقف یا تیرهای سقف آویزان است، بدون نیاز به هیچ سازه اضافی نصب شده روی کف. مسیر جرثقیل پل زیرگذر در زیر سازه ساختمان موجود نصب شده است، به این معنی که کل فضای زمین بدون مانع باقی میماند. این امر منجر به نرخ استفاده بالاتر از فضای کف میشود و آزادی بیشتری برای چیدمان ماشینآلات، جابجایی مواد و راندمان تولید فراهم میکند.
هنگام انتخاب بین سیستمهای روکار و زیرکار، در نظر گرفتن اهمیت فضای آزاد کف بسیار مهم است. اگر به حداکثر رساندن فضای کاری خالی، به ویژه در عملیات فشرده یا با تراکم بالا، اولویت اصلی است، جرثقیل زیرکار مزیت متمایزی ارائه میدهد.
به طور خلاصه، این مقاله تفاوتهای بین جرثقیل سقفی روکار و زیرکار را خلاصه میکند و همچنین مقایسههایی از ابعاد دیگر نیز وجود دارد:
نوع نصب | جرثقیل سقفی روباز | جرثقیل سقفی زیر کار |
---|---|---|
حالت عملیاتی | جرثقیل روی ریل بالایی تیرک باند فرودگاه حرکت میکند. | جرثقیل معلق است و روی فلنج پایینی تیرک باند حرکت میکند. |
سیستم پشتیبانی ستون | به سیستم پشتیبانی ستون نیاز دارید. | نیازی به سیستم پشتیبانی ستون نیست. |
استفاده از فضا | کوچکتر | بزرگتر |
ارتفاع قلاب | بالاتر | پایینتر |
ظرفیت حمل | زیاد (معمولاً ۱۰ تا ۱۰۰ تن یا حتی بالاتر) | بار متوسط و سبک (معمولاً ۱ تا ۱۰ تن) |
فضای بالابر | بزرگتر (چون قلاب در بالای تیر قرار دارد). | نسبتاً کوچک (قلاب از تیرک باند پایینتر است). |
نگهداری | سادهتر | پیچیدهتر |
هزینه | همان | همان |
ابعاد جرثقیل | بزرگتر | کوچکتر |
ما از دو نمونه جرثقیل سقفی با ظرفیت بارگیری یکسان ۵ تن استفاده میکنیم تا مقایسه کنیم چه زمانی جرثقیل سقفی با عملکرد بالا و چه زمانی جرثقیل با پل معلق را انتخاب کنیم.
این جرثقیل تک پل معلق 5 تنی مدل LX به صورت سفارشی برای یک پروژه ادغام نیروگاه زغال سنگ در یک نیروگاه حرارتی طراحی شده است. این جرثقیل با دهانه 6 متر و ارتفاع بالابری 12 متر، مجهز به بالابر دو سرعته ZDS 7.5 کیلوواتی (0.8/8 متر در دقیقه) و موتورهای جمع و جور YCD21-4/0.8 کیلوواتی است که حرکت روان با سرعت 20 متر در دقیقه را در هر دو مسیر اصلی و واگن برقی ارائه میدهد. این سیستم که با طناب سیمی 15 میلیمتری ساخته شده و برای عملکرد قابل اعتماد بین -20 درجه سانتیگراد و +40 درجه سانتیگراد مهندسی شده است، یک راه حل بسیار مقرون به صرفه با قیمت مرجع $4,178 ارائه میدهد.
در این پروژه، بر اساس سازه ساختمان و نیازهای عملیاتی، یک جرثقیل زیرکار (معلق) به جای یک طرح روکار انتخاب شد. قاب فولادی به اندازه کافی قوی بود که بار جرثقیل را از بالا تحمل کند و به جرثقیل اجازه دهد بدون ستونهای کف، روی سقف نصب شود و فضای خالی کف را برای تجهیزات و پرسنل به حداکثر برساند. از آنجایی که نیاز به ارتفاع بالابری ۱۲ متر کاملاً در حد توانایی جرثقیل معلق بود و نیازی به ستونهای اضافی نبود،...
محل نصب تجهیزات فرآیندی این پروژه فضای بزرگی دارد و الزامات نسبتاً کمی برای انعطافپذیری طرح زمین مورد نیاز است، اما الزامات بالایی برای پایداری تجهیزات بالابری، ارتفاع قلاب و میزان استفاده از دهانه دارد. جرثقیل سقفی در امتداد قسمت بالایی تیر اصلی حرکت میکند که از مزیت ارتفاع بیشتر قلاب برخوردار است و میتواند به راحتی از روی تجهیزات تصفیه آب، خطوط لوله یا سایر تأسیسات فرآیندی عبور کند تا از تداخل جلوگیری شود و راندمان کلی عملیات بهبود یابد.
علاوه بر این، این جرثقیل دارای ارتفاع بالابری 6.9 متر و سرعت عملیاتی 20 متر بر دقیقه است. این جرثقیل به یک موتور بالابر 7.5 کیلوواتی و یک طناب سیمی 15 میلیمتری مجهز شده است. ساختار آن پایدار است و قدرت کافی دارد. این جرثقیل برای نیازهای دوگانه ارتفاع و ایمنی در بالابری تجهیزات تاسیسات آبی مناسب است. بنابراین، بر اساس عواملی مانند فضا، محیط عملیاتی و ارتفاع بار، جرثقیل سقفی انتخاب بهتری است.
در شرکت دافانگ کرین، ما در سیستمهای جرثقیل سقفی روکار و زیرکار تخصص داریم و راهحلهای سفارشی ارائه میدهیم که نیازهای صنعتی متنوعی را برآورده میکند. در طول سالها، یکی از رایجترین سوالاتی که در طول مشاوره و طراحی دریافت میکنیم این است: «آیا باید جرثقیل سقفی روکار یا زیرکار انتخاب کنم؟»
با دههها تجربه مهندسی و طیف کاملی از پیکربندیهای جرثقیل، ما به شما کمک میکنیم تا بر اساس عوامل عملیاتی واقعی، نه حدس و گمان، تصمیم درست را بگیرید. وقتی جرثقیل دافانگ را انتخاب میکنید، از مزایای زیر بهرهمند میشوید:
طرحهای سازهای متناسب: چه از سازه پشتیبانی موجود خود استفاده کنید و چه یک سیستم باند جدید مهندسی کنید، ما تضمین میکنیم که جرثقیل به طور یکپارچه در تأسیسات شما جای میگیرد.
راهکارهای بهینه بالابری: از جرثقیلهای سبک ۱ تنی گرفته تا سیستمهای سنگین ۵۰۰ تنی، ما ظرفیت بالابری و ارتفاع قلاب را دقیقاً با نیازهای تولیدی شما مطابقت میدهیم.
نصب انعطافپذیر: چه سقف شما بلند و شفاف باشد و چه پر از لوله و تجهیزات، ما راهکارهایی طراحی میکنیم که فضای قابل استفاده را به صورت عمودی و افقی به حداکثر میرساند.
رویکرد قلاب پیشرفته: سیستمهای بالابر ما فضای مرده را در انتهای پل به حداقل میرسانند و جرثقیل سقفی زیرین ما از فضاهای تنگ نزدیک دیوارها یا موانع جانبی نهایت استفاده را میبرد.
انتخاب بین پیکربندیهای روکار و زیرکار به ساختار ساختمان، الزامات بالابری و اولویتهای فضایی شما بستگی دارد و تیم مهندسی جرثقیل دافانگ اینجا است تا شما را در هر جزئیات به صورت تک به تک راهنمایی کند.
با ما تماس بگیرید و بیایید سیستم جرثقیلی بسازیم که به بهترین وجه با تأسیسات و رشد آینده شما مطابقت داشته باشد.